تحلیل وضعیت ویدیوکست ها و محتواهای ویدیویی در رابطه با کسب و کارها

بهبود وضعیت کسب و کارها و در نتیجه بهبود وضعیت کلی کشور همواره از دغدغه‌هایم بوده است.

کسب و کارهای بسیار خوبی را شاهد بودم که بخاطر عدم قابلیت ارائه و پرزنت درخور محصول یا خدمت مجبور به تعطیلی شده‌اند. اساسا علت بوجود آمدن مجموعه ی‌ آواژان پیش از درآمد و کسب سود، همراهی با کسب و کارها برای ارائه ی بهتر محصول و خدمات به مشتریان نهاییست. ما خواسته‌ایم صدایی باشیم که در آن به کسب و کارها نشان دهیم دنباله رو مشتریان‌ نباشید.. مشتریان‌تان را دنباله رو خودتان کنید. بهبود شاخص فروش کسب و کارها پی‌آیند قطعی این نوع نگاه خواهد بود.

اما از سالها پیش، وقتی رسانه ی برخط traxtorchi.ir  را فعال کردم دغدغه‌هایی شبیه به این همراهم بود. محتواهای تولیدی بیش از آنکه صرفا محتوای ورزشی باشد محتواهایی در غالب بهبود آگاهی فرهنگی و اجتماعی بود.. در آن زمان تیم تحریریه علارغم تلاش برای پوشش محتواهای ورزشی هر هفته محتواهای مختلف فرهنگی اجتماعی را منتشر می‌کردند. اساسا تیم تراکتور آن زمان بیشتر از یک رویداد ورزشی در غالب یک رویداد اجتماعی ظهور کرده بود و من هم دوست داشتم بدور از تنش‌ها و نگاه‌های سیاسی ابعاد اجتماعی آن را بیشتر نشان دهم. همین نوع نگاه بود که در مدت کمتر از یک سال میزبان بیشتر از ۴۰ هزار عضو ثابت و ثبت نام شده در این رسانه بودیم. این وبسایت خیلی زود به یکی از سایت‌های بزرگ هواداری کشور تبدیل شد. دغدغه‌ی معرفی صنایع و شرکت‌های فعال و جذاب و همچنین شنیدن و انتقال تجربه‌های مدیران آنها به مردم در همان سالها شکل گرفته بود.

هم اکنون که صاحب یکی از استانداردترین استودیو های تصویر و صدا در شمالغرب کشور هستم. در کنار تولید‌ محتواهای مورد نیاز کسب و کارها دغدغه‌ی معرفی و انتقال تجربه‌ی رهبران صنف‌ها را بیشتر از پیش در ذهنم پرورانده‌ام.

 

قطعا من و تیمم اولین نفر یا نهادی نبوده‌ایم که چنین دغدغه‌ی ذهنی را داشته‌ایم و آخرین نفر هم نخواهیم بود اما برای شروع و مداومت این نگاه نیاز به بررسی موشکافانه تر فعالیت افراد یا نهاد‌هایی هستیم که در این بخش فعالیت کرده‌اند..برای شروع اینکار از حضور دوست و مشاور گرانقدر مهندس فواد حسن و حسین یاری گرفته‌ام و طی تحقیق اولیه حدود ۱۰ فرد یا نهاد را در این زمینه شناسایی کردیم. اولین نمونه برنامه در قالب تاک شو و گفتگو محور در حوزه کسب و کارها به سال ۱۳۹۷ بر می گردد. برخی از آنها با ایده‌های بهتر و پشتکار ضعیف تر و برخی با فرم و ساختار بهتر و مداومت کمتر و برخی قابل تحسین در این راه حضور داشته اند. اما نکات اشتراک و نکات قابل تاملی که به زعم من باید مورد بررسی قرار گیرد با این گزاره‌ها در دسترس است.

  • اکثریت این برنامه‌ها نتوانسته‌اند بیشتر از 8 برنامه تولید کنند.
  • اکثریت این برنامه ها کمتر از سه ماه مداومت داشته اند
  • اکثریت این برنامه ها در جذب مخاطب بیشتر از ۲۰۰ نفر برای هر اپیزود موفق نبوده‌اند
  • اکثر برنامه‌ها به عنوان یک برنامه مستقل با قصد و کاکرد مستقل تعریف نشده و صرفا به عنوان یک رویداد جانبی کسب و کار یا موسسه در نظر گرفته شده است .

برخی از این برنامه‌ها ایده‌های خوبی داشتند.. به عنوان مثال یکی از برنامه ها با شعار inthe8minute به این شکل هدف گذاری کرده بود که در ۸ دقیقه مصاحبه شونده باید به صورت کامل کسب و کارش را به مخاطب توضیح دهد.

در موردی دیگر برنامه ساز گوشه‌ی خاص و بکری از بازار را هدف قرار داده و ۶ اپیسود صرفا در زمینه بازار، تعاملات و ارتباطات و نحوه فعالیت در زمینه تجهیزات پزشکی با عنوان تاکشو تجهیزات پزشکی تولید کرده بود.

دانشگاه شهید بهشتی مجموعه‌ای به نام رسانا تی وی را فعال کرده است که از لحاظ فرم محتوا جذابیت خوبی دارد اما ساختار پیچیده‌ی آن باعث سردرگمی در نگاه اول می‌شود. در این مجموعه عنوان ها و سرفصل‌های دانشگاهی به صورت برنامه‌های از پیش ضبط شده با روش subscription  ارائه می‌شود. در این مجموعه با هدف جذب مخاطب بخشی بنام رسانا تاک قابل مشاهده است که در آن با فرم و ساختار جذابی در تلاش به جذب بازار هدف خود(عمدتا جوانان و مدیران استارتاپ‌ها) برای خرید اشتراک دوره‌های خود هستند.

برنامه ی دیگری با میزبانی آرمان صفایی مدیر وبسایت تریبون با همکاری پارک علم و فناوری دانشگاه شریف راه‌ اندازی شده است که در آن اکثر میهمانان صاحبین استارتاپ‌های آنلاین ایران هستند. قطعا شنیدن حرف‌های این مدیران خالی از لطف نخواهد بود اما بعد از ۲۸ قسمت انتشار و بیش از یکسال مداومت در تولید این نوع محتوای ویدیویی علارغم اینکه میزان خود صاحب یکی از مراکز توزیع محتوا در فضای وب هست موفق به جذب مخاطب درخور برای برنامه‌اش نشده است.

سهیل علوی مدیر عامل اپلیکیشن ریحون که چند سالی است به کانادا برگشته است. موفق‌ترین ویدیوکست کسب و کار ایران را راه اندازی کرده است . برخی از برنامه‌های او من جمله برنامه‌ای که در آن از سعید رحمانی بنیانگذار شرکت سرمایه گذاری خطر پذیر سرآوا میزبانی کرده است، توجه ویژه ای را جلب کرده اما نقدی که به او وارد شده است میزبانی از برخی مهمانان به صورت رپورتاژ بوده است.

از نظر برخی بینندگانِ این کست، برخی میهمانان جایگاه برنامه طبقه ۱۶ را در نگاه آنان تنزل داده‌اند. به زعم راقم مطالب مفید بسیاری در اکثر ۱۲۸ اپیسودی که تا روز نگارش این مطلب منتشر شده است وجود دارد که پیشنهاد تماشای آن به افرادی که در شرف ورود به بازار کار هستند را می‌دهم.

و در انتها به عنوان جمع بندی کلی این بخش به نظر می‌رسد بیزینس پلن یا راه درآمدزایی مشخصی برای این برنامه‌ها در نظر گرفته نشده است.

وانگهی محتوا و برنامه‌ای بدون در نظر گرفتن راه‌های درآمدزایی  محکوم به شکست است. تجربه ی زیسته‌ی من طی ۱۵ سال اخیر از مدیریت رسانه ی همگانی گرفته تا همکاری استارتاپ‌های مختلف این گزاره را تایید می‌کند. احتمالا بتوان بخشی از علت عدم مداومت این برنامه‌ها را در کنار پارامتر‌هایی نظیر عدم توانایی یا موفقیت در جذب مخاطلب، در غالب همین گزاره جست.

در بررسی بیشتر متوجه می‌شویم برای این برنامه‌ها  لایف سایکل مستقل از شرکت، کسب و کار یا نهادی که آنرا طرح‌ریزی کرده است در نظر گرفته نشده است.. اگر به صورت شخصیت مستقل این برنامه ها مورد نظر قرار می‌گرفت قطعا نمی‌بایست اکثر آنها پس از کمتر از ۶ برنامه به صورت کامل متوقف می‌شد.

قبل از بررسی این برنامه‌ها‌ از نیاز به تدوین برنامه‌ای مدون برای عدم غالفگیری در حین اجرای سناریو‌هایی که در ذهنمان داشتیم آگاه بودیم اما پس از بررسی برنامه‌ها دیدگاه اولیه‌ و مثبت اندیشانه‌ای  که نسبت به این طرح‌ها داشتم دچار تحول جدی شد. شکست بیش از ۸۰ درصدی این برنامه ها طی سالیان گذشته و عدم توانایی در جذب مخاطب، trigger point های مختلفی را برای من نمایان کرد.

سوالاتی که هم اکنون باید در مورد آن تامل کرد:

1- چرا استقبال از محتواهای ارزشمندی که به رایگان در اختیار افراد قرار گرفته می‌شود ناچیز است؟

2- آیا فرم و ساختار محتوای گفتگو محور که مدیران موفق و استارتاپ‌های مطرح کشور از تجربه‌های شخصی یا فرایند‌ها و سختی‌هایی که طی سالیان گذشته با آن دست و پنجه نرم می‌کنند صحبت می‌کنند محل اشکال است یا جامعه ایرانی مشتاق چنین محتواهایی نیست؟

۳- آیا با تغییر نوع محتوا از گفت و گو محور به سمت تحلیلی می‌تواند نتیجه ی دیگری رقم زند؟

۴- آیا به علت بمباران بیش از حد محتواهای زرد و بی کیفیت سبد افراد، ظرفیت تماشای برنامه‌های یکساعته و دو ساعته را دارد؟

 

نمونه های مورد بررسی در این تحقیق:

۱-بیز تاکس

۲- هشت دقیقه

۳- تاکشو تجهیزات پزشکی تمپا

۴- تلوزیون اینترنتی دانشگاه شهید بهشتی

۵- کارآفرینان ناب

۶-ویدیوکست سوخت جت

۷- ویدیوکست شعاع

۸- ویدیو کست رادیکال

۹- طبقه ۱۶

۱۰- تاک شو لوتوس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *